تهدید کارکردهای مدرسه
محمد داوری
سومين سال تحصيلي در دولت ابراهيم رييسي هم به ميانه خود نزديك ميشود و دومين وزير منتخب او نيز نشان داده است كه تفاوتي با وزير قبلي و گزينههاي معرفي شدهاي كه از مجلس راي اعتماد كسب نكردند، نداشته و آموزش و پرورش روز به روز از مسير رسالت اصلي و حرفهاي خود و مدرسه از كاركرد اصلي خود خارج و دورتر ميشود.
واكنش كارشناسان و صاحبنظران و كنشگران حوزه آموزش به بهانههاي مختلف از قبيل جذب طلاب در آموزش و پرورش يا دخالت نهادها و دستگاههاي ديگر بخش كوچكي از اين انحراف كاركرد را نشان ميدهد درحالي كه واقعيتهاي كف مدارس نشان از آن دارد كه مدرسه بيش از هميشه از جايگاه خود فاصله گرفته و تبديل به حسينيه و مسجد و حوزه علميه و پادگان شده است و فضاي قالب فعاليتهاي فوق برنامه كه به شدت مورد اعتراض معلمان واقع شده است، در راستاي اهداف ايدئولوژيك و سياسي جرياني قرار گرفته است كه نگاه ابزاري به كودكان و نوجوانان دارند.
اين نگاه ابزاري كه گاهي دانشآموزان مستقيم و غيرمستقيم مجبور به شركت در برنامهها ميشوند مورد استقبال بيشتر دانشآموزان و خانوادههاي آنها نيز قرار نميگيرد و حتي در تحقق اهداف مجريان آنها نيز موفقيتي حاصل نميشود و در زير پوست مدرسه زمزمههاي مخالفي شكل گرفته كه دوگانهسازي و دوروييها و تظاهرهاي مخربي را شكل داده است.
مدرسه كه به عنوان يك كانون مدرن در نهاد تعليم و تربيت كاركردش در آموزش عمومي كشف و شكوفايي استعدادهاي كودكان و توانمندسازي آنها براي زندگي فردي و اجتماعي است، متاسفانه به دليل خروج از ريل كارآمدي مدتها است كه دچار كجكاركردهايي شده است كه در سالهاي اخير بر شدت و عمق آن افزوده شده و موجب نارضايتي دانشآموزان و والدين گرديده است.
كافي است يك پژوهشي انجام شود و تناسب محتواهاي آموزشي و پرورشي و برنامههاي مختلف در مدارس با نيازها و خواستههاي دانشآموزان مورد ارزيابي قرار گيرد البته آنقدر اين شكاف واضح است كه با چشم غيرمسلح هم ميتوان آن را مشاهده كرد كافي است يك كارشناس به صورت تصادفي سرزده به يكي از مدارس برود و يك روز شاهد كنش و واكنشهاي دانشآموزان به اتفاقات درون كلاس و مدرسه باشد، دهها مصداق خواهد يافت كه بيانگر شكاف عميق نسل جديد با سياستها و رويكردها و برنامههاي جاري مدرسه ميباشد. بايد به كساني كه مدرسه را با حسينيه و مسجد و حوزه و پايگاه اشتباه گرفتهاند، هشدار داد كه اين راه به ناكجاآباد ميرود و نه تنها دستاوردي براي آنها نخواهد داشت بلكه باعث فاصله بيشتر نسل جديد با ارزشها و آرمانها و اهدافي خواهد شد كه به اشتباه بهدنبال تحقق آن هستند.